کد خبر: 1192296
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۴۰۲ - ۰۵:۲۰
نگاهی به مواضع حزب توده درباره انقلاب اسلامی از دریچه اسناد لانه جاسوسی 
بعد از جنگ جهانی دوم و پیروزی متفقین بر متحدین، شکل جدیدی از قدرت در صحنه بین‌المللی ایجاد شد. به این ترتیب که جهان، تحت سیطره دو ابرقدرت بزرگ درآمد
انوشه میرمرعشی
جوان آنلاین: بعد از جنگ جهانی دوم و پیروزی متفقین بر متحدین، شکل جدیدی از قدرت در صحنه بین‌المللی ایجاد شد. به این ترتیب که جهان، تحت سیطره دو ابرقدرت بزرگ درآمد. بلوک شرق به رهبری اتحادیه جماهیر شوروی و کشور‌هایی که به لحاظ سیاسی و اقتصادی پیرو مشی و تفکر کمونیستی بودند و بلوک غرب به رهبری امریکا و کشور‌هایی که به لحاظ سیاسی و اقتصادی، پیرو مشی لیبرال سرمایه‌داری بودند. دقیقاً از همان مقطع نیز، جنگ سرد و رقابت شدید میان این دو ابرقدرت آغاز شد. رقابتی که تا حدود پنج دهه بعد و تا زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ادامه پیدا کرد. جالب است که در آن دوره، سازمان‌های امنیتی و جاسوسی هر دو ابرقدرت، به شدت فعالیت کشورها، احزاب، گروه‌ها و اشخاص وابسته به رقیب را رصد می‌کردند. در ایران نیز مأموران (جاسوسان) سفارت امریکا در تهران، به شدت بر فعالیت‌ها، مواضع و واکنش‌های یکی از شاخص‌ترین احزاب چپ، یعنی «حزب توده ایران» و رهبران آن نسبت به حکومت پهلوی، جریان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، حساس بوده و آن را رصد می‌کردند. در مقال پی‌آمده نگاهی داشته‌ایم به اسناد به جا مانده از امریکایی‌ها، با موضوع مواضع حزب توده و رهبران آن نسبت به انقلاب اسلامی ایران. امید آنکه تاریخ پژوهان انقلاب اسلامی و عموم علاقمندان را، مفید و مقبول‌آید. 
 
 صددرصد وابسته! 
کمی بعد از حوادث مشروطه، نخستین حزب کمونیستی در ایران، توسط کارگران ایرانی شاغل در بخش تشکیلات نفتی روسیه تزاری، در منطقه قفقاز تأسیس شد. حزبی به نام «حزب سوسیال- دموکراتیک مسلمان همت» که شعار‌های مبارزه طبقاتی می‌داد و به دنبال تأمین عدالت برای طبقه کارگر بود. اما این حزب و احزاب بعدی مارکسیستی در ایران، هیچ کدام نتوانستند تا قبل از جنگ جهانی دوم، نظر توده‌های مردم را به خود جلب کنند. پس از شروع جنگ جهانی دوم و کشیده شدن پای متفقین به ایران، حزبی با مشی چپ و مارکسیستی تأسیس شد که توانست در برهه‌ای خاص، نظر بخشی از مردم ایران را به سوی خود جلب کند. تشکیلاتی به نام: «حزب توده ایران». 
این حزب بعد از شهریور ۱۳۲۰. ش و اخراج رضاخان از ایران و پس از اخذ اجازه از رهبران حکومت شوروی سابق، در کشورمان تأسیس شد. در دهه ۲۰ شمسی شعار‌های زیبای حمایت از کارگر، کشاورز و رنجبر، محرومین و فقرا و عدالت خواهی، آنقدر جذاب بود که دانش‌آموزان، دانشجویان، جوانان و البته کارگران بسیاری را به طرف حزب توده جذب می‌کرد. البته باید در نظر داشت که عمده جوانان و کارگرانی که جذب شعار‌های زیبای حزب توده می‌شدند، از وابستگی تام و تمام سران حزب به شوروی و سرسپردگی‌شان به ک. گ. ب (سازمان جاسوسی شوروی) خبر نداشتند! بلکه آن‌ها حزب توده را حزبی مستقل می‌پنداشتند که در درجه اول اعتقادات مذهبی مردم ایران را قبول دارد و در درجه دوم، بیگانه ستیز و ضداستعمار است. اما واقعیت، دقیقاً برخلاف پندار آن‌ها بود. به این معنا که حزب توده، حزبی کاملاً وابسته به بیگانه بود و سران حزب، این سرسپردگی به بیگانه را کاملاً توجیه شده می‌دانستند و گرچه ریاکارانه سعی داشتند آن را از مردم عادی پنهان کنند، ولی در درون خود اصلاً این وابستگی را عیب نمی‌دانستند. به طورمثال مریم فیروز (همسر نورالدین کیانوری)، درباره فرمانبری حزب توده از شوروی می‌گوید: «شوروی در آن دوران، به تمام احزاب دنیا کمک و راهنمایی می‌کرد. مکتب بزرگی بود که از امریکا تا هرجای دیگر علاقمندانی داشت که از آن‌ها سرمشق می‌گرفتند... کمک یک چیز خیلی طبیعی بود. خیلی روشن است که وقتی شما به کسی کمک می‌کنید، شرط می‌گذارید، حق شما هم هست، شما پول بدهید تا او برود نوکر دیگری بشود؟ خیر، می‌گوید توی این راه قدم بگذار، ما هم به شما کمک می‌کنیم.» (۱)
 
 حزب توده: مشاوران نظامی امریکایی اخراج شوند!
وابستگی حزب توده و سایر گروه‌های مارکسیستی در ایران به حکومت اتحاد جماهیر شوروی، باعث می‌شد که امریکا نسبت به آن‌ها حساس شده و عملکردشان را رصد نماید. زیرا دولت امریکا همیشه این ترس را داشت که ایران به جمع کشور‌های کمونیستی بپیوندد و با این اتفاق، ایالات متحده منافعش در ایران را از دست بدهد. پس به همین دلیل نیز سخت مخالف قدرت‌گیری احزاب و شخصیت‌های مارکسیست در فضای سیاسی ایران بود و برخورد رژیم شاه با چپ‌ها (کمونیست‌ها)، در راستای اجرای همین سیاست امریکا و برای مقابله با قدرت‌گیری شوروی‌ها در ایران انجام می‌شد. اما واقعیت این است که امریکایی‌ها بعد از اوجگیری نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) در سال ۱۳۵۶. ش، نسبت به مواضع حزب توده حساس‌تر شدند و بیشتر از قبل، به جمع‌آوری اطلاعات درباره مواضع شوروی و نماینده آن‌ها در ایران، یعنی «حزب توده» روی آوردند. سولیوان سفیر امریکا در تهران، در چند گزارش که خطاب به وزارت امورخارجه امریکا مستقر در واشنگتن تنظیم شده، به مواضع و واکنش حزب توده اشاره کرده است. به طورمثال در گزارشی به سند (۰۸۵۲۹) که در تاریخ ۸ ژوئیه ۱۹۷۸. م (۱۷ تیر ۱۳۵۷. ش) تنظیم شده، وی می‌نویسد: «خبرگزاری فرانسه از پاریس گزارش داد که حزب توده از همه گروه‌های مخالف در ایران خواسته که جهت براندازی رژیم ایران متحد شوند. برنامه حزب توده به شرح زیر داده شده بود: دولت اتحاد ملی، مجازات خطاکاران، از بین بردن قوانین مغایر با حقوق اساسی و قانون اساسی مشروطه، انحلال مجلس و سنا، انحلال پلیس سیاسی، ایجاد مجلس مشروطه، ملی کردن صنایع نفت، اخراج مشاوران نظامی امریکا، انحلال معاهدات نظامی ایران و امریکا، بیرون آمدن از پیمان سنتو، سلب مالکیت از سرمایه‌های خصوصی، و رد سیاست اقتصادی بی‌در و پیکر.» (۲)
و یا مثلاً دو ماه بعد، دوباره سولیوان در گزارشی به شماره (۱۹۵۳) که در تاریخ ۱۳ سپتامبر ۱۹۷۸. م (۲۲ شهریور ۱۳۵۷. ش) تنظیم شده، به مصاحبه اسکندری از رهبران حزب توده با روزنامه پروادا اشاره کرده و درباره موضع حزب توده و شوروی، در قبال موج اعتراض‌ها و تظاهرات‌ها در ایران می‌نویسد: «تذکرات سفارت امریکا در بخارست، درباره احتیاط رومانی‌ها در روابط‌شان با حزب توده جالب است. مخصوصاً با توجه به شماره ۲۲ شهریور پراودا که از معاون اول حزب توده بیاناتی در مورد انسانیت ذکر کرده است. اسکندری، معاون اول حزب توده، علت بحران‌های سیاسی فعلی در ایران را، نارضایتی عمومی از اعمال رژیم توصیف کرد و افزود که اختناق و ظلم سفاکانه و دخالت پلیس مخفی (ساواک)، مزید برعلت است. اسکندری همچنین حضور مستشاران امریکایی در ایران را مورد انتقاد قرار داد. 
نظریه: شوروی‌ها نیز در مورد به رسمیت شناختن حزب توده محتاطانه عمل کرده‌اند، ولی چاپ بیانات اسکندری در روزنامه پراودا بیانگر حمایت شوروی از ناآرامی فعلی در ایران می‌باشد. همچنین ذکر نام ساواک در مطبوعات شوروی غیر عادی به نظر می‌رسد». (۳)
در واقع می‌توان گفت امریکایی‌ها در هر دو گزارش، روی بخش مواضع «ضدامریکایی» و «ضدسلطنتی» توده‌ای‌ها، تمرکز بیشتری داشته‌اند. 
 
 حزب توده و اعلام همبستگی با انقلاب اسلامی! 
مردم مسلمان ایران در طول چند دهه فعالیت سران و اعضای حزب توده، از یک‌طرف متوجه بی‌اعتقادی و اندیشه الحادی آن‌ها شده بودند و از طرف دیگر، منتقد وابستگی حزب توده به کشور کمونیستی شوروی بودند. برهمین اساس هم این حزب، عملاً پایگاه مردمی نداشت و می‌دانست که نمی‌تواند جایگاه مهمی در فضای سیاسی و پرالتهاب انقلاب اسلامی، برای خود ایجاد کند. با این همه آنان به‌رغم تضاد فکری و سیاسی با اندیشه امام خمینی (ره) و نهضت اسلامی مردم ایران، برای به دست آوردن موقعیت سیاسی در آن شرایط، با نفاق تمام شروع به حمایت از انقلاب اسلامی کرد. اما جالب است که حتی امریکایی‌ها هم در گزارش‌هایشان، به این موضع منافقانه با عنوان «لایر لایت» (موضع دو پهلو) اشاره کرده و به نوعی آن را به سخره می‌گرفتند. چنانچه یکی از مأموران سفارت در گزارشی فوری و امنیتی به شماره ۳۹ که در تاریخ ۶ فوریه ۱۹۷۹. م (۱۷ بهمن ۱۳۵۷. ش) خطاب به وزارت امورخارجه امریکا نوشته شده، درباره مواضع حزب توده در مورد حوادث جاری انقلاب بیان داشته: «مارکسیست‌ها بار دیگر به دنبال اجرای نمایشی از نوع لایرلایت هستند. جراید مصاحبه نیوزویک را با نورالدین کیان‌پور [کیانوری]دبیر حزب توده منتشر کرده‌اند که وی در آن همبستگی خود را با نهضت اسلامی اعلام نموده است. حزب جداگانه دیگری به نام حزب کمونیست ایران نیز که ادعا می‌کند تنها حزب مارکسیست- لنینیست واقعی در ایران است، سه هفته قبل تشکیل شده و دبیر کل آن، با نام آذریون به یکی از خبرنگاران گفت، حزب توده به علت خدمتگزاری به مسکو اعتبار خود را از دست داده است.» (۴)
مواضع حمایت گونۀ حزب توده از انقلاب اسلامی اما، بعد از برگزاری همه پرسی تعیین حکومت و رأی قاطع مردم ایران به نظام جمهوری اسلامی، پررنگ‌تر هم شد. به گونه‌ای که در اسناد لانه جاسوسی، این حمایت‌ها بیشتر مورد توجه قرار گرفت. به طورمثال در گزارشی به شماره ۱۵۱، مورخ ۱۷ آوریل ۱۹۷۹. م (۲۸ فروردین ۱۳۵۸. ش) که توسط سرهنگ تی.‌ای شافر افسر دفاعی سفارت امریکا، خطاب به سازمان اطلاعات دفاعی امریکا تنظیم شده، آمده است: «بازگشت دکتر کیانوری به ایران: دکتر نورالدین کیانوری، دبیر اول حزب (کمونیست) توده، پس از ۳۰ سال دوری از کشور به ایران بازگشت. کیهان فارسی در شماره روز ۱۶ آوریل خود گزارش داد که کیانوری روز گذشته در یک کنفرانس مطبوعاتی شرکت کرد. اظهارات کیانوری شامل جملات ضد و نقیضی، در حمایت و ضدیت با دولت بود. کیانوری از دستگیری فرزندان طالقانی ابراز تأسف کرد و افزود که برخی مأموران کمیته آدم‌های خوبی نیستند. او گفت که دولت باید قرارداد‌های خود را با امریکا لغو کند، زیرا این قرارداد‌ها با توسل به زور منعقد شده‌اند. او گفت که بازرگان، باید برای تقریباً ۳ میلیون کارگر بیکار کاری بکند و، چون بازرگان هیچ کمکی نکرده است، حزب توده آماده است پیشنهاد‌هایی در این مورد به دولت ارائه بدهد. او گفت که دولت، باید کارخانه‌هایی را که صاحبانشان کشور را ترک کرده‌اند و کارخانه‌هایی را که در مالکیت مشترک ایرانی‌ها و خارجی‌ها یا ایرانی‌ها و خانواده شاهنشاه است، تصاحب کند. او در پاسخ به این سؤال که: آیا حزب توده نامزد‌هایی را برای نمایندگی مجلس معرفی خواهد کرد یا خیر، گفت: ما مسلماً نامزد‌هایی را برای نمایندگی مجلس معرفی خواهیم کرد. کیانوری گفت که تعداد سازمان‌ها و گروه‌های وابسته به حزب توده، در آینده بیشتر خواهد شد. او دادگاه‌های انقلاب را تحسین کرد و گفت: آن‌ها بسیار خوب کارشان را انجام داده‌اند. او در خاتمه گفت: حزب توده آماده حمایت و همکاری با دولت ایران است و به هیچوجه قصد ندارد، تا موجودیت آن را زیر سؤال ببرد.» (۵)
 
 هشدار درباره جاسوسی‌های حزب توده 
یکی از نقاط سیاه کارنامه توده‌ای‌ها چه قبل و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مسئله جاسوسی آن‌ها از وطن برای «ک. گ. ب» بوده است. اقدامی که حتی در خاطرات اعضای اصلی این حزب، به آن اعتراف شده است. مثلاً انور خامه‌ای در کتاب خاطراتش، به صراحت به مسئله جاسوسی در بخش‌های مختلف حزب توده اشاره می‌کند و می‌نویسد: «عبدالصمد کامبخش مسئول افسران ارتش حزب توده، ارتشیان را مجبور می‌کرد که از ارتش تجهیزات بدزدند و به آذربایجان و به پیشه وری و فرقه دموکراتش برسانند. همه اعضای حزب مؤظف بودند، از محیط کار خود اسرار و اطلاعات را جمع کنند و در اختیار حزب بگذارند و حزب هم به شوروی خبر‌های مهم را می‌رساند.» (۶)
در چنین شرایطی امریکایی‌ها که روی دستگاه امنیتی شوروی، یعنی ک. گ. ب حساس بودند، عملکرد جاسوسانه حزب توده برای شوروی را، با وسواس بیشتری رصد می‌کردند. مثلاً در گزارشی کاملاً سری که به شماره ۵ و در تاریخ ۳ اوت ۱۹۷۹. م (۱۲ مرداد ۱۳۵۸. ش) تنظیم شده است، مأمور سیاسی امریکا خطاب به مسئولان سفارت، به شرح ملاقات خود با هوشنگ نهاوندی (وزیر مسکن و رئیس دانشگاه تهران در دوره پهلوی)، در رستوران رکامیه پاریس می‌پردازند. در این گزارش نهاوندی ضمن دادن خبر وقوع یک کودتا در ایران (از طرف بختیار و با حمایت فرانسوی‌ها)، به امریکایی‌ها درباره موضع و عملکرد حزب توده در صورت عدم وقوع کودتا هشدار می‌دهد و می‌گوید: «اگر کودتایی که جزئیات طرح آن در زیر آمده است، اجرا نشود، سرنگونی رژیم خلأیی را به وجود می‌آورد که تنها حزب توده است که در آن سازمان یافته و متشکل باقیمانده است. اما او گفت که در حال حاضر حزب توده خیلی زیرک‌تر و باهوش‌تر از آن است که علناً وارد صحنه شود. او گفت: آن‌ها محتاطانه در بخش‌های مهم، منجمله ارتش لانه می‌کنند و منتظر فرصت مناسب هستند. او احساس می‌کند که اکنون زمان مناسبی برای روی کار آمدن کمونیست‌ها یا توده‌ای‌ها یا روس‌ها نمی‌باشد، چراکه اکنون نارضایتی عمومی با یک جنبه نسبتاً شدید ضدکمونیستی همراه است. او خاطرنشان ساخت که دوران پس از سرنگونی، احتمالاً توأم با آشوب‌های بیشتری خواهد بود که حتی امکان دارد در زمستان بدتر نیز بشود که به دنبال آن عناصر مارکسیستی جلب نظر خواهند کرد. او معتقد است که حزب توده تا یکی دو سال آینده، حرکت نهایی را از خود نشان نخواهد داد.» (۷)
البته جالب است که هشدار نهاوندی درباره نفوذ حزب توده در ارتش و جاسوسی اعضای آن برای شوروی، چندان هم بی‌راه نبود!
 
 پایان کار حزب توده 
یکی از بارزترین اقدامات حزب توده علیه مردم ایران، جاسوسی برای شوروی در دوره جنگ تحمیلی و دادن اطلاعات نظامی رزمندگان اسلام به آن‌ها بود. در رأس این اقدام خائنانه در حزب توده، ناخدا بهرام افضلی فرمانده نیروی دریایی ارتش قرار داشت. بعد از دستگیری او و سایر رهبران حزب توده، اعترافات تکان دهنده آن‌ها درباره نحوه جاسوسی برای کشور شوروی و سازمان اطلاعات این کشور یعنی ک. گ. ب، همگان را شوکه کرد! آیت‌الله محمد ری شهری (محمدی نیک) رئیس دادگاه ناخدا افضلی و سایر اعضای خائن حزب توده، در کتاب خاطراتش و به شکل مبسوط، به سخنان متهمین پرونده پرداخته و در بخشی از آن می‌نویسد: «پرتوی اشاره کرد که دیدارها، به صورت هفتگی صورت می‌پذیرفت و در این جلسات، درباره اطلاعات یا اخبار مختلف کسب شده در طول هفته، به طور شفاهی توضیح داده می‌شد. پرتوی ادعا کرد که سران تشکیلات مخفی، از افضلی نمی‌خواستند که اطلاعات خود را مکتوب سازد... همچنین پرتوی گفت: اطلاعاتی که در سایر مسائل از افضلی اخذ می‌شد، شامل اطلاعات روز در ارتش و خارج از ارتش در سطح بالای کشور بود... ظاهراً پرتوی به توصیه مؤکد کیانوری، اطلاعاتی را از افضلی برای حزب می‌گرفت، تا از اوضاع کشور و موضع‌گیری‌ها و گرایش‌های شخصیت‌های طراز اول کشور آگاه شود و تحلیل‌های حاصل از این اطلاعات، در داخل حزب استفاده شود و سپس به اتحاد جماهیر شوروی ارائه گردد.» (۸)
بعد از برگزاری دادگاه محاکمه رهبران حزب توده و از جمله ناخدا بهرام افضلی، دادستانی براساس اعترافات صریح اعضای حزب توده و بر مبنای اسناد و مدارک تکان‌دهنده‌ای که از توطئه‌ها و خیانت‌های حزب توده به دست آمد، علاوه بر صدور حکم جاسوسان توده‌ای، انحلال حزب توده را نیز اعلام کرد و پرونده این تشکل در ایران بسته شد. 
منابع: 
۱- مؤسسه تحقیقاتی و انتشاراتی دیدگاه، «خاطرات مریم فیروز» - فرمانفرمائیان-، انتشارات اطلاعات، چاپ سوم ۱۳۸۷. ش، ص ۷۱،
۲- مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، «اسناد لانه جاسوسی»، مجموعه ۱۱ جلدی، چاپ ۱۳۸۶. ش، جلد ۳، ص ۱۶۵،
۳- همان، جلد ۳، ص ۱۶۶،
۴- همان، جلد ۱۰، ص ۵۵، 
۵- همان، جلد ۱۰، ص ۳۰۲،
۶- خامه‌ای، انور، «پنجاه و سه نفر» - خاطرات انور خامه‌ای-، انتشارات هفته، چاپ اول ۱۳۶۲. ش، ص ۴۰،
۷- اسناد لانه جاسوسی، جلد ۷، ص ۲۸۶ و ۳۸۷،
۸- ری شهری، محمد، «خاطره‌ها» - نفوذی‌های حزب توده در نیرو‌های مسلح-، جلد دوم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ ۱۳۹۳. ش، صفحات ۹۵ تا ۱۲۵
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار